گیم پلی بازی زیاد تغییر خاصی به خود ندیده است؛ سیستم مبارزات عینا مانند نسخه های قبل بوده ولی بهبود راضی کننده ای در بخش هایی مانند درجه سختی به وجود آمده و یک درجه سختی خاص که بدون Save و تنها یک جان در اختیار بازیکن قرار می‌دهد نوید سخت تر شدن بازی را می‌دهد. همچنین به عقیده بسیاری در Boss Fight های نسخه های قبلی Arkham عملا هیچ گونه چالشی وجود نداشت؛ برای حل این مسئله این بار قرار است با سخت ترین BF هایی در سری رو به رو شویم که بتوانند یک تجربه به یاد ماندنی و راضی کننده را به ارمغان آورند. از پیشرفت های بخش Combat همان طور که خود سازندگان نیز اعلام کرده بودند فقط و فقط می‌توان به اضافه شدن چند دشمن جدید و تعدادی حرکات و فنون تازه اشاره نمود و بخش های دیگر این قسمت دست نخورده باقی مانده اند. قسمت های جدید و ریزی نیز به گیم پلی بازی اضافه شده که بارزترین آن ها وسیله جدید به نام Remote Claw است که به Grapple در بازی Just Cause 2 نیز شباهت های بسیاری دارد. برج های شهر Gotham این سری از تکنولوژی استفاده می‌کنند که باعث نویز افتادن بر روی ردیاب های بتمن می‌شود و کار وی را برای انتخاب نقاط مهم روی نقشه دشوار می‌سازد. برای مقابله با این امواج باید به هک کردن سیستم امنیتی هر برج پرداخت؛ لازم به ذکر است که هر ساختمان با ساختمان دیگر فرق داشته و هر کدام نیازمند حل یک معمای جداگانه است.

Batman Arkham Origins PS3-DUPLEX

Beyond: Two Souls آخرین عنوانی است که سرپرست استدیوی Quantic Dream و همکارانش از آن به عنوان ظرفی برای رساندن و اشتراک گذاری همان "چیزها" بهره می برند. موضوع بازی درباره Jodie Holmes، دختربچه ایست که از بدو تولد با یک پدیده روحی ناشناخته گره می خورد. موجودی که Aiden نام دارد؛ موجودی درک ناشدنی مابین یک روح کینه توزِ انتقام جو و یک فرشته نگهبان بر طبق تعاریفی که برای ما جا افتاده است. Jodie محکوم به پذیرش همراهی با Aiden در زندگی خود شده است. تصویر واضحی از حقیقت او و علت پیوندش با Jodie نمی توانیم رسم کنیم ولی چیزی که پیداست این است که Aiden صرفاً یک موجود قدرتمند برای دخل و تصرف در دنیای مادی و مطیع اوامر Jodie محسوب نمی شود، همانطور که خود کیج نیز از این تعبیر استفاده می کند که Aiden یک دست آویز و حیوان تحت فرمان جودی نیست، یک کرکتر با خصوصیات شخصیتی منحصر به خودش است. Aiden همینطور یک همراه خارج از کنترل است؛ او از این دنیا نیست و قوانین جهان ما را نیز نمی فهمد، پس قابل پیش بینی عمل نمی کند، می تواند بسیار باب میل و محافظ وار برای Jodie باشد و در عین حال بسیار حسود و سرسخت با اطرافیان خود رفتار کند. او یک وجود رام نشدنی است که فهم متفاوتی از زندگی و مرگ دارد و به تعبیر نامفهوم سازندگان "خیال می کند که Jodie مال اوست".

Beyond Two Souls PS3-iMARS

در Grand theft Auto V با ۳ شخصیت قابل بازی مواجه خواهید شد که مایکل (Michael)، ترور (Trevor) و فرانکلین (Franklin) نام دارند. هر کدام از این شخصیت ها دارای مهارت های خاص خود هستند و هر کدام از آن ها را می توان تا ۳ درجه شخصی سازی کرد. همچنین این شخصیت ها دارای داستان خاص خود هستند و Rockstar برای هر کدام از آن ها یک داستان مخصوص را در نظر گرفته است. سرگذشت این شخصیت ها باعث شده که داستان بازی نیز بسیار پیچیده دنبال شود. در طول بازی، مراحلی مانند Three Leaf Clover در GTAVI وجود دارند که بسیار هیجان انگیز و درگیر کننده هستند. دن هازر (Dan Houser) می گوید که این بازی از نظر داستانی با نسخه های قبلی بسیار متفاوت است و بازیکنان با روند کاملاً تازه ای مواجه می شوند. همچنین انتخاب این ۳ شخصیت در هر لحظه از بازی امکان پذیر است. بازیکنان می توانند در هر زمان بین شخصیت ها تعویض کنند. منویی برای این کار به وجود آمده که Switch Characters نام دارد. در این حالت، دوربین بازی به حالتی مانند Google Earth درمی آید و بازیکنان می توانند شخصیت های بازی را مشاهده کنند و آن ها را برای بازی کردن انتخاب کنند. حال اگر این کار را انجام دهید و شخصیت خاصی را انتخاب نکنید، مشاهده می کنید که سایر شخصیت ها در طول روز چه کارهایی انجام می دهند و دست به چه فعالیت هایی می زنند. هر کدام از شخصیت ها، زمانی که کنترل آن ها را بدست نمی گیرید، کارهای خاصی را انجام می دهند و به شغل مخصوص خود مشغول هستند.

Puppeteer PS3-DUPLEX

این سری از بازی همانند سری های پیش به سبک اکشن ماجراجویی و سوم شخص ماجراجویی تدوین شده است. یک بازی رایانه ای از سری بازی های خدای جنگ که توسط استودیو سانتا مونیکا ساخته شده و بخش سرگرمی سونی قرار است آن را در ۱۲ مارس۲۰۱۳، به طور انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر سازد. این بازی هفتمین قسمت از این مجموعه می باشد که از نظر داستان یقبل از تمام قسمت های این سری قرار دارد. برای اولین بار در این سری، قابلیت بازی چندنفره تا هشت نفر به صورت آنلاین فراهم شده است. این بازی به طور بی ربطی بر اساس افسانه های یونانی بنا شده است و موضوع اصلی آن شروع به انتقام گرفتن از اسطوره کهن باستانی یونان (آرس) است. هنر پیشه این بازی که همان خدای جنگ است در تکاپو برای گرفتن کنترل و قدرت کراتوس است و کراتوس نیز سعی میکند تا وابستگی ها یا عهد وپیمان (three Furies) خودش رانسبت به خدای جنگ از بین ببرد. گیم پلی این نسخه ی جدید همانند نسخه های پیشین ساخته شده است اما در نسخه جدید تمرکز اصلی ، بر combo های داخل بازی بنا شده است به صورتی که شما با استفاده از حرکات تلفیقی زیادی شروع به کشتن دشمنانتان میکنید در حالی که این ویژگی درنسخه های پیشین یکی از نقطه های دلگرم کننده بازی نبود و شما بیشتر با حرکات ساده 

بازی Crysis 3 با گرافیکی دیدنی و فراتر از این نسل بازگشته است ، به گونه ای که خیلی از منتقدین گرافیک این بازی را سرآغاز نسل بعد بازی ها می دانند . نسخه سوم سال ها بعد از وقایع نسخه دوم اتفاق می افتد و حالا شهر نیویورک پس از تخریب، شبیه به جنگل شده و درخت ها و آب تمام آن را پوشانده اند. تبدیل شدن نیویورک به جنگل این امکان را به سازندگان بازی داده است تا با خلق صحنه های زیبا و گرافیکی ، محیط های دیدنی بسازند . داستان بازی بعد از جنگ علیه Ceph که یک انجمن مخرب از Cell Corporation است، اتفاق می افتد. آن ها قصد دارند به یک انرژی نیرومند دست پیدا کنند. بازی از مجسمه آزادی در نیویورک شروع می شود و مایکل سایکس (Michael Sykes) ملقب به Psycho که شخصیت اصلی Crysis: Warhead است هم در بازی حضور دارد.در حقیقت بازی ۲۰ سال بعد از Crysis 2 اتفاق می افتد و شهر تغییرات زیادی داشته است. محله چینی ها پر از درخت هایی است که از تاکسی های زرد نیویورک بیرون زده اند. پروانه های زیبا دور و بر آهن های زنگ زده می چرخند و سبزه تمام خیابان ها را گرفته است. Crytek محیط بازی را زیباترین جنگل بارانی می داند که تا به حال دیده اید و این موضوع تأثیر بسیار زیادی هم بر گیم پلی بازی دارد.

داستان بازی از انجا شروع می شود که کل شهر را ویروسی قارچی به نام cordyceps فراگرفته و مردم شهر را الوده نموده است.این ویروس طوری است که اگر انسانی به آن الوده گردد این انسان تبدیل به زامبی میشود.در این شهر که این ویروس انرا فرا گرفته است تنها یک منطقه وجود دارد که در ان انسانهای بازمانده از این ویروس در انجا جمع شدند.این منطقه حفاظتی توسط سربازانی مراقبت میشود تا انسانهای الوده به این ویروس وارد منطقه حفاظتی نشوند.در این منطقه حفاظتی دو نفر به نامهای joelوellie هم هستند که شخصیتهای اصلی داستان بشمار میروند.joel یک مرد ۴۰ ساله است که قبلا قاچاقچی بوده و ellie یک دختر ۱۴ساله میباشد که پدرو مادری ندارد.یک روز دوست joel از او درخواست میکند که از ellie که پدرو مادری ندارد مراقبت کند.یک روز این دو نفر به دلیلی از منطقه حفاظتی فرار میکنند.این فرار موجب میشود که سربازان منطقه حفاظتی به دنبال انها بروند اما موفق نمیشوند که انها را پیدا کنند.حال این دو نفر باید جان خودشان را بخاطر موقعیتی که قرار گرفته اند یعنی از یک طرف سربازان منطقه حفاظتی و از یک طرف زامبی ها و از طرف دیگر انسانهای خلافکاری که شهر را در دست گرفته اند نجات دهند.